بهار و نوروز در شعر فارسی

 

بهار و نوروز در شعر فارسی- جلال قیامی میر حسینی

آورده نسیم،سر در آغوش بهار
پیراهنی از شکوفه، تن پوش بهار
گلنقرهء اشک ریزد از دیدهء ابر
باغ افق سبز،غزلنوش بهار

 

بهار و نوروز در شعر فارسی- حبیب یغمایی

 

سال‌ اگر‌ کـهنه اسـت یـا نو،چون رود دیگر نیاید
نخل چون از پای افتد سایه‌اش بر‌ سر نیاید
کهنه هرگز نو نـگردد،رفته هرگز باز ناید
بشنو از خیام‌ اگر گفت منت باور‌ نیاید‌
این مـثل پیشینان گفتند و من خـود آزمـودم‌
سال نو-بی شبهه-از سال کهن بهتر نیاید
بندهء آن پاک درویشم که خورسند است و قانع‌
فارغ از هر نیک و هر بد گر‌ بیاید گر نیاید
زر پرستان را بگوی از من که باشد مفلسان را
در نداری‌ها نـشاطی کان نشاط از زر نیاید
یک نصیحت گویمت در سال نو بشنو که:عاقل‌
دست‌ بر‌ کاری نیازد کان ز دستش بر نیاید
خرد جوئی گل دماوند،سبزه رویاند،بدامان‌
پرورش‌هائی که از دریای پهناور نـیاید
روز نـو خوش از در آمد،آرزومندم خدا را
دشمنان و دوستان‌ را‌ جز خوشی از در نیای

 

بهار و نوروز در شعر فارسی- قاری عبدالله

هار آمد كه آرايد چمن را
نسيم ارزان كند مشك ختن را
بهار آمد كه بيند چشم بيدار
شب مهتاب، جوش ياسمن را
بهار آمد كه برف از كه پريده ست
فراوان سبزه در صحرا دميدست
بروی سبزه‌ها الماس چيده ست
بهار آمد كه شبنم كاری صبح

بهار آمد كه عالم زنده گردد
گل زرد، اختر تابنده گردد
به تشريف قدوم فروردين گل
ز شادی يك دهان خنده گردد

بهار آمد كه گل از گل برآيد
كدورتهای دل، از دل برآيد
بهار آمد كه باز از بهر گلگشت
خرامان ماهم از منزل برآيد

بهارو نوروز در شعر فارسی- رودکی

آمد بهار خرم با رنگ و بوي طيب
با صد هزار زينت و آرايش عجيب
شايد كه مرد پير بدين گه جوان شود
گيتي بديل يافت شباب از پي مشيب
چرخ بزرگوار يكي لشگري بكرد
لشگرش ابر تيره و باد صبا نقيب
نقاط برق روشن و تندرش طبل زن
ديدم هزار خيل و نديدم چنين مهيب
آن ابر بين كه گريد چون مرد سوگوار
و آن رعد بين كه نالد چون عاشق كثيب
خورشيد ز ابر تيره دهد روي گاه گاه
چونان حصاريي كه گذر دارد از رقيب
يك چند روزگار جهان دردمند بود
به شد كه يافت بوي سمن را دواي طيب
باران مشك بوي بباريد نو بنو
وز برف بركشيد يكي حله قصيب
گنجي كه برف پيش همي داشت گل گرفت
هر جو يكي كه خشك همي بود شد رطيب
لاله ميان كشت درخشد همي ز دور
چون پنجه عروس به حنا شده خضيب
بلبل همي بخواند در شاخسار بيد
سار از درخت سرو مر او را شده مجيب
صلصل بسر و بن بر با نغمه كهن
بلبل به شاخ گل بر بالحنك غريب
اكنون خوريد باده و اكنون زييد شاد
كه اكنون برد نصيب حبيب از بر حبيب

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:بهار و نوروز در شعر فارسی، آي کيدو کي شين کاي, آموزش آي کيدو کي شين کاي, آي کيدو کي شين کاي قدرتمندترين آي کيدو دنيا, آي کيدو کي شين کاي پيشرفته ترين آي کيدو جهان, محمد شاملو دان 10 آي کيدو کي شين کاي, محمد شاملو بهترين شيهان آي کيدو ايران , آي کيدو, آموزش آي کيدو, آي کيدو به صورت خصوصي, آي کيدو را ياد بگيريد, از خود دفاع کنيد, دفاع شخصي, بهترين ورزش دفاع شخصي, آي کيدو خصوصي, آي کيدو با بهترين مربي, آموزش آي کيدو با بهترين مربي ها, آي کيدو, آموزش آي کيدو, آي کيدو به صورت خصوصي, آي کيدو را ياد بگيريد, از خود دفاع کنيد, دفاع شخصي, بهترين ورزش دفاع شخصي, آي کيدو خصوصي, آي کيدو با بهترين مربي, آموزش آي کيدو با بهترين مربي ها،ادبيات،ادبيات ايران و جهان،اشعار شعراي ايراني، زيباترين اشعار،اشعار شاعران فارسي زبان،شاعران پارسي گو، زندگي نامه شعرا، ادبيات انگليس، ادبيات فرانسه، ادبيات جهان، , | 6:20 | نویسنده : آقای سعید اکبرزاده |